تجارت و بازار و بازاریابی موضوعی مهم و پیچیده است و تنها کسانی در این حوزه موفق هستند که بتوانند ضمن مشخص کردن هدف و شناختن مشتری و نیازهای آن، با ارایهء صحیح اطلاعات و مشخصههای کالا به مشتری، بازار فروش کالا را هر چه وسیعتر مهیا کنند.
بهترین روشی که در این خصوص پیشنهاد میشود این است که قبل از هر چیز مخاطبان و نیازهای آنان را بشناسیم و آن نیازها را با کالای تولید شده تطبیق دهیم. باید به این موضوع توجه کرد که آیا مشتری بر نیاز خود واقف است یا خیر؟ آیا با محصول و کالایی که نیاز او را برطرف میکند آشنایی دارد یا خیر؟ تازه در این زمان است که نقش تبلیغات آشکار میشود. با تبلیغات مناسب میتوان نگاه مخاطب را به سوی نیاز خود معطوف کرد. یک مبلغ آگاه، در تبلیغات خود با ارایهء کامل و حتی بعضی مواقع مبالغهآمیز در توصیف کالا به نیاز مخاطب پاسخ میدهد ومخاطب را ترغیب به استفاده از کالا میکند. در صورتی که مخاطب به نیاز خود واقف است باید با تبلیغات و محرکهای مناسب او را وادار به انتخاب کنیم (انتخاب کالایی که ما ارایه میدهیم.) در مسیر تبلیغات باید اعتماد مشتری به نوع کالا را بالا برد; باید به او القا کرد که تنها و تنها با استفاده از خدمات ما میتواند به نیازهای خود پاسخ بدهد، باید ناخودآگاه او را جذب بازار کالای ارایه شده کرد .
روش تبلیغ نیز بسیار مهم است. تبلیغهای نهفته شاید بیشترین اثر را در مخاطب داشته باشند; تبلیغاتی که آهسته و آرام به مرزهای شخصی رخنه میکند، نه آشکارا که مخاطب قصد مقابله با آن را داشته باشد. مثلا تبلیغ یک کالا در بطن یک فیلم پرمخاطب نه تنها مزاحمتی برای مخاطب ایجاد نمیکند بلکه به مرور زمان با تکرار تبلیغ، اسم و نوع کالا در ذهن مخاطب شکل میگیرد.
این در حالی است که میبینیم هنگام پخش تیزرهای تبلیغاتی میان یک برنامهء موفق یا یک مجموعهء تلویزیونی پربیننده، بسیاری از مخاطبان در مدت زمان تبلیغات شبکههای دیگر را نگاه میکنند.
شناخت مشتری در تعیین روش تبلیغات نیز موثر است به طور مثال اگر مشتریهای کالای ما عامتر هستند باید از رسانههای عامتر استفاده کرد.
در دهههای پیشین، قبل از ایجاد تجارت الکترونیک و توسعهء رایانههای خانگی، تمام تبلیغات از طریق رسانههایی از قبیل تلویزیون، رادیو، مجلات، روزنامهها انجام میشد اما با مرور زمان و رسوخ رایانه و شبکههای اینترنتی به تمام اقشار جامعههای مدنی و روستایی و گسترش تجارت الکترونیک، مقولهء تبلیغات اینترنتی نیز رواج یافت. در این برهه از زمان که نوع استفاده از رسانه نیز تغییر یافته باید درخصوص تبلیغات موشکافانهتر عمل کرد. در صورتی که روش تبلیغ ما نادرست باشد و نتواند یک کالا را به مخاطب مناسب خود بشناساند، در واقع زمان، هزینه و انرژی صرف شده برای تبلیغات به هدر رفته است.
بعد از تبلیغ اولیه و جذب مشتری به بازار، مشکلترین مرحله آغاز میشود; یک بازاریاب موفق نباید بگذارد مشتری عرصهء خرید بازار را ترک کند و باید بتواند مشتری را برای بازار کالای خود نگه دارد. تماس مداوم با مشتری میتواند این روند را تثبیت کند. بازاریاب میتواند برای نگه داشتن یک مشتری، اطلاعات تازه درخصوص کالاهای جدید یا اطلاعاتی درخصوص خدمات پس از فروش برای مشتری ارسال کرده و به این طریق ارتباط خود را با مشتری مداومت دهد به گونهای که مشتری هرگز کالای خریداری شده را فراموش نکند.